مدح و شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام
نه تنها دوست، دشمن فکر حفظ احترامش بود کسی که آیۀ تطهیر بخشی از مقامش بود تمام سهمش از این خاک شد یکگوشه از زندان همان مردی که هرگوشه از این عالم به نامش بود کمال سود را حتی برای دشمن خود داشت که زندانبان او یکعمر دربند مرامش بود اگرچه قدر او را مـردم دنـیا ندانـسـتـند ولی در عرش تسبیح ملائک ذکر نامش بود تمام روزها را روزه و شبها عبادت داشت اگرچه غصه قوت غالب هر صبحوشامش بود چرا باید إبا میکرد از عـمّـال عـباسی؟ کسی که جمع حیوانات وحشی نیز رامش بود دلش میخواست تا روز ابد میماند با آنها که دنیا بیشتر در نزد محرومان بهکامش بود به شوق دیدن او سوخته جانودل کعـبه که تا روز ابد مشـتاق دیدار امامش بود حسن فرقی ندارد مجتبی یا عسکری باشد که تنها ماندن و بییاوری ارث مدامش بود عطش بالا گرفت و زهر آخر کار خود را کرد دم آخر به یاد داغ جـدّ تـشنهکـامش بود به زهر کینه، اما با امید از دار دنیا رفت چرا که آن امام منتـقـم قـائم مـقامش بود |